شیدایی ها

شیدایی های گاه و بی گاه من

شیدایی ها

شیدایی های گاه و بی گاه من

ارزان فروشی

هرگز فکرش را هم نمی کردم 

بیست و ششم آبانی بیاید 

و یادم نباشد که چه روزیست!

 هرگز  در مخیله ام نمی گنجید

 که آنقدر از تو دور باشم 

حال 

مرده ریگی مانده از آن همه شیدایی و شور 

تو 

خودت خواستی که هرگز عشقی ناب را تجربه نکنی 

خودت تصمیم گرفتی 

به کسی که خدای گونه تو را می پرستیده ، پشت کنی

و  چقدر زار و زبونی که اینچنین  تن به سرگرمی حقیر داده ای

 دیگر عاشقت نیستم !

دلم برایت می سوزد شیدا !

که این چنین ارزان خودت را فروختی...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.