شیدایی ها

شیدایی های گاه و بی گاه من

شیدایی ها

شیدایی های گاه و بی گاه من

بدنامی

چرا نمی فهمی برایم تمام شدی؟!

وقتی که ۴۹ روز است، زیر یک سقف نفس می کشیم 

و من 

حتی رغبتی ندارم به سلام و علیک با تو 

مشخص است، همه چیز 

آنقدر رقت انگیز شده ای، شیدا 

که هیچ آرزوی خوبی برایت ندارم ...

دعا می کنم 

با آن دیلاق قلچماق، که تمام هستی ات شده

چنان تحقیر  شوی  

که کاسه ی گدایی آبرو در دست بگیری 

که خودت هم متصور نباشی !

وچونان کنیزکان تیپاخورده

 خسته دل و نالان

دنبالم بدوی ...

مطمئنم که این صحنه را می بینم....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.